دانلود رمان هستی و نیستی pdf از شمیم رحمانی لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان شمیم رحمانی میباشد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان هستی و نیستی
دلیل این حال آشفتهام رو درک نمیکردم و برای اینکه از این افکار پر آشوب
خلاص بشم تصمیم گرفتم از اتاق بیرون بزنم شال رو از سرم برداشتم و موهام رو بستم
، حس انگشتهای برزین لای موهام هنوز هم قلبم رو به تپش میانداخت
با برداشتن شالی دیگه و انداختنش روی موهایی که دیگه خشک شده بود از اتاق خارج شدم
برزین و بردیا در حال بازی تخته نرد بودن و آریانا جلوی تلویزیون نشسته اما
همه ی حواسش به بازی بود بردیا که سرش رو بالا گرفت و بهم نگاهی انداخت
دستپاچه از اینکه ممکنه باز هم طعنهای بزنه و حالم رو بدتر از این کنه به
سمت مخالفش چرخیدم و با فاصله از آریانا روی مبل نشستم
با نشستنم آریانا هم متوجهام شد، حواس و نگاهش رو از بازی گرفت
خوبی هستی جون؟
نمیتونستم منکر عذاب وجدانم بشم، با وجود کاری که من با
خواهرش کرده بودم نباید اینقدر خوش برخورد میبود
ممنون، بد نیستم
سرش رو باز به سمت برزین و بردیا چرخوند بد نبودنت که خیلی عادیه،
ولی تو روز اول عقدتون به نظرم باید عالی باشی
رمان پیشنهادی:دانلود رمان تردید غزل سلیمانی
قسمت اول رمان هستی و نیستی
نمیدونم چرا اما ناگهانی حس کردم هیچکدوم از دوستهام به اندازهی آریانا
بهم نزدیک نیستن، دلم میخواست دردهای قلبم رو یکی یکی واسش شرح بدم
چادر سیاهش رو که روی شونههای لاغرش افتاده بود به روی سر کشید و حین
اینکه به سمت اول کوچه قدم برمیداشتیم گفت: مامانتم انگار خونه نبود شونهای
بالا انداختم معلومه که نبود وگرنه تا سر کوچه همراهیمون میکرد، رفته مجلس
نذری پزون سالانهی خالهام منم با کلی نق..