دانلود رمان میراث pdf از ana_s15 با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ana_s15 میباشد
موضوع رمان : عاشقانه/همخونه ای/اجباری/کلکلی
خلاصه رمان میراث
پسری به اسم سامان به خواستگاری دختری به نام سمیرا میرود در حالی که
جفتشان علاقه ای به هم ندارند و هردو منفعت خودشون را در نظر گرفتند …
دختر برای گرفتن ارث کلانی که بعد از یکسال ازدواج از مادربزرگ مرده اش
بدست می اورد حاضر به ازدواج شده و پسر برای این که برای کارهایش
سرپوشی گذاشته باشد! در این یکسال ماجراهایی برای این زوج اتفاق می افتد
که سراسر ماجراهای بامزه ای است…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان نقش منفی
قسمت اول رمان میراث
– ازت بدم مياد
تو چشمام زل زد و گفت: چه خوب اتفاقا منم همين نظرو در مورد تو داشتم
گفتم: خوبه حداقل تو يه چيز با هم تفاهم كامل داريم
خاله سامان جلو آمد و گفت: بسه ديگه چقدر قربون صدقه هم ميريد سميرا جون بيا بايد برقصي
در حالي كه خودم را كنترل ميكنم نزنم زير خنده گفتم: خاله جون شما جاي من دلم ميخواد
سامان احساس تنهايي نكنه
مهوش خانم خاله گفت: سامانو ولش كن اين قدر لي لي به الالش نزار پررو ميشه
با خنده گفتم: نگو خاله جون شما برو چشم منم ميام
مهوش خانم رفت و دوباره با سامان تنها شدم بي اختيار شروع كردم به خنده
سامان گفت: چيه ديوونه شدي؟
با خنده گفتم: آره ديوونه تو و زدم زير خنده
با حرص گفت: كمتر بخند مسواك گرون ميشه
با خنده گفتم:به خدا قديمي شد شما پسرا دست از سر اين تيكه برنميداريد؟
خواست چيزي بگويد كه خواننده اركستر داد زد :عروس دوماد بايد برقصن
با عصبانيت دستم را گرفت و از جا بلندم كرد و شروع كرديم با هم رقصيدن حسابي خوش
گذشت من حرص سامانو در مياوردم وسامان حرصه منو