دانلود رمان دیوونه بازی pdf از بانوی احساس با لینک مستقیم

دانلود رمان دیوونه بازی pdf از بانوی احساس با لینک مستقیم

برای اندروید و کامپیوتر و PDF

نویسنده این رمان بانوی احساس میباشد

موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی

خلاصه رمان دیوونه بازی

اخم مصنوعی کرد و با حرص رفت تو آشپزخونه، فرصت خوبی بود

با مهسان صحبت کنم! امروز بریم خرید لباس عروس و داماد!

زیرلب طوری که انگاری داره با خودش حرف میزنه گفت:ایش،

چه اعتماد به نفسی داماد! همچین میگه عروس و داماد انگاری

واقعاً لیلی و مجنونیم؛ به قول مانیا گوریل خشک!

رمان پیشنهادی:دانلود رمان عرق سگی مسیحه زادخو

قسمت اول رمان دیوونه بازی

مونده بودم عصبی بشم یا بخندم! گوریل خشک! دیگه نباید بزارم با این

دوسته خل و چلش بگرده وگرنه وضعیت بدتر میشه القاب جدیدی می‌گیرم!

اوف از پا افتادم چقدر سخت پسند بود این دختر؛ متنفرم

از خریدکردن فقط به خاطر مهسان اومدم!

ساعت تقریبا دوازده شب بود که رسیدم خونه، همه خواب بودن،

آروم آروم رفتم اتاقم بعد از تعویض لباس افتادم روی تختم ولی هر‌کاری کردم خواب نبرد!

پوفی کشیدم،از زیر بالشتم عکس مهسان رو در آوردم و خیرش شدم!

چشمای قشنگش از همون اول دلم رو زیر و رو کرد؛ یادش بخیر چقدر باهام لج بود!

همچین میگم یادش بخیر انگار الان باهام خیلی مهربونه و صمیمیه!

بلاخره چشمام کم‌ کم روی هم افتادن و من به‌ خواب رفتم.

نگاهش کردم و با حرص رو به استاد گفتم:نه، عمرا من قبول نمی‌کنم استاد!

استاد با خونسردی گفت: همینی که گفتم! حرفمم یک کلمه‌اس.

این یعنی خفه‌اشو مانیا، دیگم زر زر نکن!

پوفی کشیدم و رو به نیما گفتم:

–حضرت آقا همش تقصیر شماست‌ها یک وقت به روت نیاری!

تو بیرونش تحملش سخت بود چه برسه به اینکه بریم داخل یک

خونه کار کنیم؛ اونوقت جنازمون از خونه میاد بیرون والا!

پوزخندی زد وگفت:

–خانم رو باش! فکر کردی عاشق چشم ابروتم!

Check Also

دانلود رمان طبقه تاریک

دانلود رمان طبقه تاریک اثر ستاره شجاعی‌ مهر بدون سانسور دانلود رمان یلدا به صورت …