دانلود رمان پیچک های احساس pdf از نگار با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان نگارمیباشد
موضوع رمان:عاشقانه
خلاصه رمان پیچک احساس
احساس مثل پيچك مي مونه هر چه قدر مانعش
شي باز رشد مي كنه و روي ديوار قلب بالا مي ره …
داستان درباره ي دختري به نام آرياناست كه پسري به نام وحيد از
دوستش (نريمان) مي خواد با آريانا ازدواج كنه و خودش مي ره لندن و
رمان پیشنهادی:دانلود رمان شوکران هوس مسیحه زادخو
قسمت اول رمان پیچک های احساس
حس تنبلي مي كردم . اين از اون روزهاست كه دوست ندارم برم سركار .
با تنفر سرم رو توي بالش به شدت تكون
دادم و گفتم : نه نه .
ولي فايده نداشت . نگام كه به عقربه ي ساعت افتاد با رخوت
از جام پاشدم و با حرص رو به روي آينه وايستادم . از
ديدن قيافه ام هم وحشت كردم هم خنده ام گرفت .
واي اين چه سر و وضعيه ؟
به آينه نزديك تر شدم و با گفتم “خدايا چرا چشمام پف كرده.”
به طرز وحشتناكي موهايم در هم بود . حالم از اون همه آشفتگي
به هم مي خورد . اولين كاري كه كردم موهام رو
شونه كشيدم و هل هلكي باالي سرم بستم . پشت موهام كه
پوشيده مي شد ولي هيچ وقت نمي گذاشتم جلوي موهام
اين طوري بي ريخت باشه . سريع سشوار رو روشن كردم و
جلوي موهام رو صاف كردم . بعد از اينكه كارم تموم شد
با رضايت به موهايم كه انگار از اول لخت بوده نگاه كردم .
سرم رو برگردوندم . نگاهم كه به عقربه هاي ساعت
افتاد عصبي شدم . اين ساعت كه همش عجله داره رد شه …
حاال بايد يه فكري براي پف چشام كنم . اصالً وقت اين
كارها رو نداشتم . سريع مسواك و حوله به دست سمت
دستشويي رفتم . انگار مسابقه ي دو بود . همه كارا رو