دانلود رمان نهنگ ۵۲ pdf از متین سرمد با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان متین سرمد میباشد
موضوع رمان: عاشقانه/اجتماعی/تراژدی
خلاصه رمان نهنگ ۵۲
پژواکِ ۵۲ مگاهزتریِ نهنگ، هرگز شنیده نمیشود و در اعماق، به تنهایی پرسه میزند.
دیوانهای درون دیوارهایی شبیه به زندان، در پیلهی تنهایی خود مانند نهنگِ ۵۲، فهمیده نشده و
کسی او را نمیشنود و پیلهی تنهایی، به تدریج ضخیمتر میشود.
داستان حولِ جلساتِ ماریا، روانشناسی عجیب و بیمارش، کلکسیونِ تمام بیماریها،
پسری جوان میچرخد که با وجود دردهای در هم پیچیدهی وجودش، لبخندهایی به رنگ زرد بر صورتش دارد.
گفت و گوها عمیقتر شده و با شکل گرفتنِ احساسات و پیوندِ دلها، خفقانِ محدودیتها گریبانشان را میگیرد.
وَ تراژدیِ زندگی، غلیان میکند…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان رزای من
قسمت اول رمان نهنگ ۵۲
روی میز خم و در چشمانش خیره میشوم. روحیهاش، برایم هیچ اهمیتی ندارد. پس رک میگویم:
– میخوام بشنوم.
ویلیام هم متقابلاً خم میشود.
– چی رو؟
– دلیلِ زخم روی گردنت رو!
عقب میکشد و دستبهسینه به صندلی تکیه میدهد.
– میخواستم خودکشی کنم.
– منو مسخره نکن ویلیام، من روانشناسم. حرفهای تو، بیشتر از اون کلماتِ جوهری توی اون پروندهی کوفتی برام منطقین.
با حرص میگویم و ویلیام لبخندش از بین میرود.
– من دیوونم ماریا! خودت اینو گفتی. ذهنِ من منطق نمیدونه.
اخم میکنم و مچ دستش را چنگ میزنم. سرمای بدنش، استخوان دستم را میسوزاند؛ اما توجهی نمیکنم.
– اگه تو دیوونهای، من دیوونهترم. من روانشناسی نیستم که با یه فنجون قهوهی ترک،
روی مبل چرم اصل بشینم و ازت بپرسم امروز چه احساسی داری! پس بهم جواب بده.
تلاشی برای آزاد کردن دستش نمیکند و در عوض میپرسد:
– پس اینجا چی میخوای؟
– پول میخوام ویلیام. میخوام یه جوری زندگی لعنت شدهم رو بگذرونم تا مجبور نشم
برای خرید چندتا داروی کوفتی، وسیلههام رو بفروشم.
برخلاف تصورم، ویلیام متعجب یا ترسیده نیست….