دانلود رمان دنیای ما pdf از حمیرا خالدی با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان حمیرا خالدی میباشد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان دنیای ما
خارج شدن از آموزشگاه زبان، تازه تونستم نفس راحتی بکشم، دستی توی موهای قهوه ایم کشیدم.
پا تند کردم و با عجله به سمت خیابون رفتم؛ تاکسی گرفتم و آدرس خونه رو به راننده دادم.
چشم هام رو بستم و چند تا نفس عمیق ک شیدم تا کمی آروم بشم.
رمان پیشنهادی:دانلود رمان عشق یه پسر هندی حمیرا خالدی
قسمت اول رمان دنیای ما
از تاکسی پیاده شدم و کرایه رو حساب کردم. نگاهی به خونه ی یک طبقه با نمای چوبی کوچیکمون کردم.
این خونه رو هم از صدقه سر عمه داشتیم وگرنه الان باید توی پارک ها تو چادر زندگی می کردم.
«کارمم پرید، فردا باید به دنبال یه کار دیگه باشم.»
در رو با کلید باز کردم و از حیاط کوچیک و موزاییک شده گذشتم؛ در سالن رو که باز کردم
با دیدن سالن دهنم یه متر باز شد و چشم هام نزدیک بود از حدقه بیرون بزنه.
«یا خدا شتر با بارش این جا گم می شه!»
نفسم رو با حرص بیرون فرستادم و داد زدم.
–هاکان… ماهان… ماهک
#پارت_دوم
با صدای داد من ماهان با عجله و هول از آشپزخونه بیرون اومد.
با دیدن لب و لوچه و سر و وضعش چینی به بینیم دادم.
–تو کی یاد می گیری ماکارونی بخوری ناسلامتی ۲۰ سالته!
لبخند دندونمایی زد.
–سلام داداش خوبی، خوشی
نزدیک تر رفتم و دستی توی موهای قهوه ایش کشیدم و به صورت سفید و چشم های مشکی و شیطونش نگاه کردم.
–خوبم تو خوبی این جا چرا مثل بازار شامه چی شده
ابروهاش رو بالا انداخت و با انگشت اشاره اش طبقه ی بالا رو نشون داد.
–تقصیر اون دو تاست…