دانلود رمان خط هشتم pdf از sun_daughterr با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان sun_daughter میباشد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان خط هشتم
خط هشتم بازگوی زندگی ها و حرفهای ناگفته ی انسان هایی است که
زاده ی روزهای جنگ و خون نیستند…انسان هایی که نسل سوم ، نسل آزاد لقب گرفته اند…
انسان هایی شاید واقعی…و یا شاید غیر واقعی…
رمان پیشنهادی:
دانلود رمان وارون
قسمت اول رمان خط هشتم
جسم خيس و لزج و نرمي روي پوست صورتم پايين و بالا ميرفت
چشمهامو باز كردم سنگيني و گرماي ونوس و كاملا روي خودم
حس ميكرد از روي گونه تا پايين گردنم و ميليسيد
با صداي خش داري صداش زدم : ونوووس
هنوز داشت به كارش ادامه ميداد از اين كارش چندشم ميشد
يه مشت به پهلوش زدم و از روي تخت پرتش كردم پايين
زوزه اي كشيد و پايين تخت نشست
لبه ي تخت نشستم و پاهامو به زمين رسوندم نگاهي به ساعت كردم
ساعت تازه ۹بود با اخم به ونوس گفتم: توله سگ ساعت
تازه نه هه كه چرا بيدارم كردي؟
با چشمهاي تيله ايش مظلومانه نگاهم ميكرد زوزه اي كشيد و
چند بار دمشو برام تكون داد اهميتي ندادم دوباره روي تخت دراز
كشيدم و به سقف خيره شدم خوابم پريده بود
با بلند شدن من ونوس هم بلند شد دستي به سرش كشيدم و گفتم:
صبح به خير ونوس فقط خرناس كشيد دوباره بلند شدم و
حوله مو برداشتم و چپيدم تو حموم
اب سرد و تا اخر باز كردم و بي مقدمه رفتم زير دوش يك لحظه
نفسم بند اومد اما كم كم عادت كردم چشمهامو بستم سعي
داشتم به چونه ي لرزون و دندونهايي كه از سرما محكم بهم بر ميخوردند
بي توجه باشم از ضربه هاي شلاق وارانه ي اب سرد كه
روي پوست تنم فرود مي اومدند ..