دانلود رمان اسارت pdf از فروزان کریم پور لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان فروزان کریم پور میباشد
موضوع رمان:عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان اسارت
یاسی دختری زخم خورده از روزگار که هنوز سادگی ومعصومیت کودکیش تو رنگی رنگی شدن
آدما دست نخورده ست…اینبار تو موج های کوتاه و بلند دریای زندگیش طوفانی باحضور مردی
به اسم حاج یونس به پا میشه، حاج یونسی که میشه کابوس زندگیش تا ویران کنه تموم
داشته هاشو حتی نفس کشیدناشو…
رمان پیشنهادی:دانلود رمان تا انتهای راه فروزان ۷۰
قسمت اول رمان اسارت
آخر دل چه میدانست که به این آسانی به نگاهت میبازد و برای یافتن آن آرامش رویایی،
تا عمر دارم در قفسی گرم به اسارت نگاه تو در میآید
لبخندی رو به دوربین آیفون تصویری زدم و با لحنی که سعی
میکردم مرا خوشحال نشان دهد، جوابش را دادم:
خودمم
در بدون هیچ صدایی باز شد و من چمدان به دست وارد حیاطشان شدم. تمام گلهای باغچه
خشک شده بودند و بر شاخهی درختان، هیچ برگی نمانده بود. بعد از بیست قدم به عمارت رسیدم
. همین که از سومین پلهی جلوی ورودی عمارت بالا رفتم، در به سرعت باز شد. جلوتر رفتم و
با لبخند به زنی که با بهت و شادی به من خیره شده بود، نگاه کردم.
سلام عمه
دستهایش را به رویم باز کرد و من سریع به آغوش گرمش رفتم. بعد از
چند لحظه، مرا از آغوشش بیرون آورد و با لحنی معترض پرسید:
دخترهی دیوونه چرا به من نگفتی امروز میای؟ باید خودم میاومدم دنبالت
واسه همین نگفتم دیگه نمیخواستم به زحمت بیفتید.
چرا تعارف میکنی؟ خوبه بهت گفتم از این اخلاق ایرانیها خوشم نمیاد
به چشمان طوسی رنگی که حتی با وجود نگاه عصبانیاش هم از زیبایی میدرخشیدند،
با تحسین نگاه کردم. شاید الان حدودا شصت سالش باشد ولی از نظرم هنوز