دانلود رمان آنوهه pdf از ضحی رحیمی با لینک مستقیم
برای اندروید و کامپیوتر و PDF
نویسنده این رمان ضحی رحیمی میباشد
موضوع رمان :عاشقانه/اجتماعی
خلاصه رمان آنوهه
داستان درباره دختریه به نام حماسه.این دختر در کودکی به دلایلی
هر دوچشمش رو از دست میده و بعد از پیوند چشماش تو جوونی یه اتفاقاتی میافته که
زندگیشو تغیر میده و میفهمه دیگه عادی نیست…
البته بقیه آدمها هم دیگر عادی نبودند چون . .
رمان پیشنهادی:دانلود رمان لالایی پیانو مسیحه زادخو
متن اول رمان آنوهه
درمیان هیاهووخنده ها,صدای شکستن
گردووخواندن حافظ هم به گوش میرسد.
قرمزی هندوانه ی شب یلداوای کاش که حافظ فال یلداراهم میگرفت وبشارتی میداد
دراین ظلمت.این صداست که شب طولانی راامیدصبحی دیگرمیبخشد.
ووای اگریلداقهرکندوصدایش رابدزدد.گوشه ای نشسته و
درتاریکی وسکوت زل بزندبه شادی ازدست رفته اش و.
زندگیم با بودنت معنا گرفت و من با عشقت بزرگ شدم ،
با دستات به دستام جون دادی و روحم و بنده ی محبتت کردی…
بگو کدوم کلاغ سیاهی از سر زندگیم گذشت ؟
کدوم چشم شوری چشممون کرد ؟
نگاه کی دنبال زندگیمون بود که زندگیمون و زیر و رو شد…
حالا من موندم و قلــــــبی شکستهبدون هبیچ حرفی از اتاق بیرون زد
اینو از بازو بسته شدن در فهمیدم سرمو گزاشتم روی بالش دستم رفت
سمت باندو اروم روش دست کشیدم وای خدا یعنی باید تا فردا صبر کنم تا فردا
که هزار بار از هیجان مردمو زنده شدم سرم بیشتر به بالشت فشار دادم مسلما امشب
هر غلطی میکردم خوابم نمیبرد باورم نمیشد کهخ دیگه از فردا نابینا نبودم
دیگه کور نبلودم میتونستم دوباره ببینم دوباره از شدت نور گله کنم از تاریکی خونه بترسم
حس خوبی بود تازه نعمت این زمرد های بارزش زو درک میکردم روزای تاریک دیگه
تموم شد روزایی که با سیاهی سپری میشد تموم شد از فردا میتونستم دوباره ببیبنم با همی